فهرست مطالب
مقدمهای بر شرکت رتبه بندی اعتباری
شرکت های رتبه بندی اعتباری، به عنوان یکی از انواع نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه، نقش مهمی در ارزیابی وضعیت اعتباری ناشران اوراق مالکیت و بدهی را برعهده دارند. این شرکت ها با ارزیابی و تجزیه و تحلیل عملکرد وضعیت مالی شرکت ها و دولت ها، ارزش و قابلیت پرداخت بدهی ها و اوراق بهادار را تعیین میکنند. این اطلاعات برای سرمایهگذاران، بانک ها، شرکت ها و دولت ها بسیار ارزشمند است، زیرا به آن ها امکان می دهد تصمیمات مالی خود را بر اساس ارزیابی های حرفهای اتخاذ کنند.
علاوه بر این، ارتباط مستقیم شرکت های رتبه بندی اعتباری با اقتصاد جهانی و پیامد های بین المللی ارزیابیهای آنها، نقش بسزایی در ایجاد اعتماد و استقرار ثبات در بازار سرمایه دارند. به طور کلی، حضور شرکت های رتبه بندی اعتباری در بازار سرمایه، به عنوان یک مرجع قابل اعتماد برای تجزیه و تحلیل ریسک و امکانات سرمایهگذاری، برای اقتصاد کشور بسیار اساسی است.
شرکت رتبه بندی اعتباری چیست؟
رتبه بندی اعتباری به معنای بیان نظر یک مؤسسهی رتبه بندی درباره احتمال ایفای به موقع تعهدات مالی یک شخص حقوقی است. این ارزیابی معمولاً برای اوراق بهادار خاص یا تعهدات مالی خاص صورت می گیرد، مانند صکوک که بانی ها تعهد دارند در زمان مشخص، سود یا اصل آنها را پرداخت کنند. هدف اصلی این ارزیابی، تعیین احتمال ایفای به موقع تعهدات مالی است. بنابراین، در تعیین رتبه بندی اعتباری، تمرکز بر این است که به چه اندازه شخص مورد بررسی می تواند به موقع تعهدات خود عمل کند. این روند بر اساس اطلاعات مالی و عوامل دیگری نظیر ریسک و مدیریت آن انجام می شود.
در حال حاضر 3 موسسه رتبه بندی اعتباری در کشور به عنوان نهاد مالی نزد سازمان بورس و اوراق بهادار به ثبت رسیده اند و خدمات ارزیابی وضعیت اعتباری اوراق و ناشرین آن را در بازار انجام می دهند.
اصولی که شرکت های رتبه بندی اعتباری باید رعایت کنند
استقلال، به عنوان یکی از ارکان حرفه ای مؤسسات رتبه بندی اعتباری، بسیار حیاتی است. به معنای دقیق، آثار مؤسسات رتبه بندی زمانی مورد قبول است که این مؤسسات از هرگونه تأثیری که ممکن است از شرکت هایی که قصد رتبه بندی آنها را دارند، مستقل باشند، به همان شکل که حسابرس باید مستقل باشد.
کنترل تضاد منافع نیز باید مورد توجه باشد. سامانه های کنترلی باید ایجاد شود تا مواردی که تضاد منافع را ایجاد می کنند، کنترل شوند. به عنوان مثال، اگر کارمندان یا مدیران مؤسسهی رتبه بندی در اوراق بهادار موضوع رتبه بندی سرمایهگذاری کرده یا خود مؤسسه در آن اوراق سرمایه گذاری کرده باشد، تضاد منافع پدید می آید. همچنین، اشخاصی که در رتبه بندی اعتباری شرکتها دخیل هستند ممکن است در آن شرکت ها موقعیتی داشته باشند یا منافع تجاری مشترکی داشته باشند. این همه موارد به معنای وجود تضاد منافع هستند و افرادی که در رتبه بندی شرکت ها دخیل هستند باید اجازهی این کار را نداشته باشند.
حفظ محرمانگی در مؤسسات رتبه بندی اعتباری هم بسیار حائز اهمیت است. این به عنوان یک اصل دیگر، اطلاعات مربوط به شرکت موضوع رتبه بندی باید محرمانه نگهداری شود. این اطلاعات اسرار تجاری شرکت ها هستند و بنابراین انتشار آن ها باعث عدم تقارن اطلاعاتی می شود. مؤسسات رتبه بندی به این اطلاعات دسترسی دارند، اما آن ها را منتشر نمی کنند. این اطلاعات تحلیل می شوند و تأثیر آنها بر روی رتبه بندی اعتباری منعکس می شود. بنابراین، هرچند که اطلاعات تحلیل شده و نتیجهی آن توسط یک شخص مستقل به عموم اعلام میشود، اما اطلاعات اولیه در اختیار مؤسسهی رتبه بندی خودشان محفوظ می ماند.
وجود سیستم ها و قوانینی که مؤسسات رتبه بندی اعتباری باید آنها را رعایت کنند نیز بسیار اساسی است. آخرین اصل نیز اهمیت حرفهایگری مؤسسات رتبه بندی اعتباری را بیان میکند. افرادی که در این زمینه فعالیت می کنند باید دارای صلاحیت و آموزش مناسب باشند و همچنین خود را با دانش روز تطبیق دهند.
ریسک نکول چیست؟
ریسک نکول یا ریسک عدم ایفای تعهد، زمانی رخ می دهد که یکی از طرفین معامله، به هر دلیلی، نتواند یا نخواهد به تعهدات خود در زمان مقرر عمل کند. این ریسک، یکی از قدیمی ترین و مهم ترین ریسک های مالی در حوزه سرمایهگذاری است و از گذشته های دور مطرح بوده است.
برای درک بهتر مفهوم نکول، بیایید به این مثال توجه کنیم: زمانی که یک فرد به فرد دیگر وامی پرداخت می کند، ریسک نکول مطرح می شود. این به دلیلی است که همیشه احتمال وجود دارد که دریافت کننده وام، به تعهداتش در مقابل وام دهنده عمل نکند و نکول رخ دهد.
در واقع، ریسک نکول هنگامی اتفاق میافتد که وام گیرنده، به دلیل عدم توانایی یا تمایل، در تاریخ سررسید به تعهداتش در قبال وام دهنده عمل نکند. این موضوع می تواند برای وام دهنده منجر به اتلاف مالی و خسارت های مالی قابل توجهی شود.
نحوه رتبه بندی اعتباری شرکت ها چگونه است؟
انواع مختلفی از اوراق بهادار، شرکت ها، نهاد های پولی و مالی می توانند مورد رتبه بندی اعتباری قرار گیرند. به همین منظور شرکت های رتبه بندی دارای شیوه نامه های مختلفی برای ارزیابی هر یک از موارد نامبرده می باشند. به طور مثال برای ارزیابی وضعیت اعتباری شرکت های تولیدی موارد زیر در نظر گرفته می شود:
عوامل کمّی یا کیفی توأمان برای تعیین ریسک اعتباری یک شرکت مورد بررسی قرار می گیرد. عوامل کیفی شامل ماهیت صنعتی که شرکت در آن فعال است، موانع ورود و خروج در صنعت، مشخصات رقابتی صنعت و جایگاه شرکت در آن، اندازه شرکت، توان و کفایت نظامِ عملیاتی شرکت، کیفیت مدیریت شرکت و در نهایت محیط نظارتی حاکم بر صنعت می باشد.
عوامل کمّی شامل ارزیابی داده های مالیِ تاریخی و پیش بینی شده، ریسک ناشی از ساختار سرمایه، سطح سودآوری، توان استفاده از ظرفیت تولیدی موجود، نیاز به مخارج سرمایه ای، کافی بودن وجوه نقد در برطرف ساختن مخارج عملیاتی، پرداخت تعهدات مالی و سایر نیازهای شرکت است. صورت های مالی شرکت نیز در قالب مورد نظر برهان قرارداده می شوند تا بتوان از طریق بررسی آنها عملکرد شرکت را در طول زمان مورد نظر ارزیابی نمود.
همچنین صورت های مالی پیشبینی شدۀ شرکت نیز مطالعه می شوند تا تصویر اثرات شرایط حال و آینده اقتصادی درک شود. حساسیت صورت های مالی پیشبینی شده نسبت به عوامل مختلف ریسک در سناریوهای مختلف، سنجیده می شود تا در مورد توانایی شرکت در تحمل ریسک های مالی و تجاری قضاوت شود. اگرچه مطالعۀ اطلاعات پیشین در خصوص عملکرد شرکت اهمیت دارد، ولی ظرفیت بالقوۀ آتی شرکت است که در نهایت رتبه اعتباری را شکل می دهد.
- بیشتر بخوانید: شرکت سرمایه گذاری چیست؟
نقش موسسات رتبه بندی اعتباری در بحران مالی 2008
در بحران مالی سال 2008، موسسات رتبه بندی اعتباری نقش مهمی در رخ دادن و تشدید این بحران داشتند. این موسسات، که وظیفه ارزیابی اعتبار و ریسک اوراق بهادار را بر عهده داشتند، از دو طریق در این بحران مشارکت داشتند: ابتدا با تخمین های نادرست و متناسب با واقعیت برای ریسک اعتباری و سپس با کارایی نادرست خود در ارزیابی وام های رهنی و مشتقات مرتبط.
اولاً، موسسات رتبه بندی اعتباری برخی از اوراق بهادار مرتبط با مسکن را با رتبه های بالا و قابل اعتماد ارزیابی کردند، حتی در حالی که واقعیت این بود که بسیاری از این اوراق بهادار دارای ریسک بالایی بودند. این رتبه بندی های نادرست موجب شده بود که سرمایه گذاران به اوراق بهادار مسکونی با اعتماد بیش ازحدی نگاه کنند و سرمایه گذاری های بیش از حدی در این بازار انجام شود.
دوماً، موسسات رتبه بندی اعتباری ممکن بودند در معرض فشار و تأثیرات از سوی صاحبان اوراق بهادار قرار گیرند که به دنبال دریافت رتبه بندیهای بالا برای اوراق خود بودند. این فشار می توانست به روشهایی مانند “خرید رتبه بندی اعتباری” منجر شود که باعث افزایش ریسک و تضخیم بحران شود.
بنابراین، موسسات رتبه بندی اعتباری با ارزیابی نادرست و ارائه رتبه بندی های بالا برای اوراق مشکوک، نقش مهمی در ایجاد و تشدید بحران مالی سال 2008 ایفا کردند. این برای بسیاری از سرمایهگذاران و مردم سراسر جهان منجر به اتلاف اقتصادی و خسارات مالی جبران ناپذیری شد.
سخن آخر
موسسات رتبه بندی اعتباری به عنوان نهادهای حیاتی در بازار پول و سرمایه، نقش بسیار مهمی در ارزیابی و تضمین اعتبار شرکت ها و دولت ها دارند. این شرکت ها با ارائه تجزیه و تحلیل های حرفهای، به سرمایه گذاران، بانک ها، شرکت ها و دولت ها امکان می دهند تصمیمات مالی خود را با اطمینان بیشتری اتخاذ کنند. همچنین، نقش بسزایی در ایجاد اعتماد و ثبات در بازار های مالی دارند. با این حال، نظارت و اطمینان از استقلال و شفافیت فرآیند رتبه بندی، از اهمیت ویژهای برخوردار است تا اعتماد عمومی در این نهادها حفظ شود و بازار سرمایه به طور بهتری عمل کند.