دریافت کد بورسی
شنبه ۰۹ تیر ۱۴۰۳

موضوع:تورم چیست؟راهنمای جامع برای درک بهتر این پدیده اقتصادی  

اردیبهشت 3, 1403
علیرضا مبصر
5028
20 دقیقه
تورم چیست؟
تورم

تورم، یک پدیده اقتصادی است که با افزایش عمومی قیمت‌ها و کاهش ارزش پول همراه است. در واقع، تورم به افزایش مداوم و عمومی سطح قیمت‌ها در بازار اشاره دارد که منجر به کاهش ارزش پول ملی می‌شود. تورم نه تنها بر ارزش پول تأثیر می‌گذارد بلکه بر زندگی روزمره هر فرد نیز اثرات قابل توجهی دارد.

با افزایش قیمت‌ها، هزینه‌های زندگی افراد افزایش می‌یابد و خریدهای روزانه تحت تأثیر قرار می‌گیرند. این وضعیت، تصمیم‌گیری معامله‌گران و افراد فعال در حوزه مالی را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای مقابله با تورم، کشورها از سیاست‌های مختلفی استفاده می‌کنند. تنظیم نرخ بهره، تغییرات در سیاست‌های مالیاتی، و سایر اقدامات تنظیمی از جمله ابزارهایی هستند که ممکن است برای کنترل تورم مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، توسعه بخش‌های تولیدی و افزایش کیفیت زیرساخت‌ها نیز می‌تواند به کاهش فشارهای تورمی کمک کند.

بنابراین، تورم نه تنها یک چالش اقتصادی است؛ بلکه نقش مهمی در تصمیمات روزانه مردم و جریان بازارها دارد. تحلیل دقیق این پدیده و اقدامات مؤثر برای مقابله با آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

تورم در اقتصاد

همانطور که پیشتر گفته شد: تورم، یک پدیده پولی در اقتصاد است، معمولاً از اثر ترکیبی از عوامل ناشی می‌شود و برای کنترل آن نیاز به اقدامات گوناگونی داریم. به برخی از دلایل ایجاد تورم و راه‌های مقابله با آن اشاره می‌کنیم:

زمانی که اقبال به خرید کالاها و خدمات به شدت افزایش می‌یابد؛ ولی تولید به اندازه کافی تأمین نمی‌شود، این افزایش تقاضا می‌تواند به افزایش قیمت‌ها منجر شود. به عبارت دیگر، وقتی مردم بیش از حد به چیزهایی احتیاج دارند که موجودی به اندازه کافی ندارد، معمولاً این افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت محصولات می‌شود.

مشکلاتی همچون اختلالات در زنجیره تولید، کاهش کیفیت محصول یا کاهش عرضه کالاها می‌تواند دلایلی برای افزایش قیمت‌ها باشد. هر گونه نقص در فرایند تولید ممکن است به تعداد محدودی کالا منجر شود که این موضوع به عنوان یک اصل اقتصادی معروف به “قانون عرضه و تقاضا” شناخته می‌شود.

افزایش در هزینه‌های مواد اولیه، نیروی کار و انرژی می‌تواند تولید را گران‌تر و در نهایت سخت‌تر کند. این افزایش هزینه‌ها در نهایت به افزایش قیمت‌های مصرفی منتقل می‌شود و تأثیر مستقیمی بر نرخ تورم مصرف کننده دارد.

نوسانات در نرخ ارز، به ویژه ارزهای اصلی مانند دلار، ممکن است تأثیرات گسترده‌ای بر قیمت‌های وارداتی داشته باشد. این مسئله معمولاً با افزایش قیمت مواد اولیه یا کاهش قدرت خرید ارزی مربوطه همراه است که به عنوان یکی از عوامل شکل دهنده نرخ تورم شناخته می‌شود.

حال با شناخت برخی عواملی که می­تواند تورم ساز باشد به سراغ شناخت اقداماتی که ضد تورمی هستند و در جهت کنترل تورم انجام می­شوند خواهیم رفت که شامل موارد زیر است:

بانک مرکزی با تنظیم نرخ بهره یا استفاده از ابزارهای پولی دیگر، می‌تواند تقاضا را کنترل کرده و تورم را کاهش دهد. این اقدامات از طریق تنظیم هزینه گردش پول و تشویق به سرمایه‌گذاری یا مصرف، تأثیرگذاری در کنترل تورم دارند.

دولت نیز از طریق تغییرات در سطح مالیات یا هزینه‌های دولتی می‌تواند تورم را کنترل کند. این اقدامات می‌توانند تأثیر گذاری بر روی میزان هزینه‌ها و درآمدها داشته باشند و از این طریق بر روی نرخ تورم تأثیر بگذارند.

افزایش تولید و بهبود کارایی در فرایند تولید می‌تواند به تعادل تقاضا و عرضه کمک کرده و در نتیجه تورم را کاهش دهد. برنامه‌های توسعه ممکن است شامل تسهیلات برای صنایع و تشویق به فعالیت‌های تولیدی باشند.

مدیریت نوسانات نرخ ارز و جلوگیری از تأثیرات آن بر قیمت‌های وارداتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. با کنترل مناسب نرخ ارز، می‌توان از افزایش ناگهانی قیمت‌های مصرفی جلوگیری کرد و نرخ تورم را در مسیر کاهشی قرار داد.

علل شکل گیری تورم

تورم که نشان دهنده حال و هوای اقتصادی ماست تورم در انواع مختلفی در اقتصاد بروز می­کند که هرکدام از آنها علت خاص خود را دارند: همه آن‌ها با تأثیر بر عرضه و تقاضا و شکل گیری شکاف بین عرضه و تقاضای موجود تورم را شکل می­دهند در ادامه به چند تن از آن‌ها اشاره می­کنیم که شامل:

-تورم تقاضا (Demand-Pull Inflation)

-تورم هزینه‌ای (Cost-Push Inflation)

-تورم نقدی (Monetary Inflation)

-تورم ساختاری (Structural Inflation)

هر کدام از انواع تورم نامبرده شده علت خاص خود را دارد که به زبان ساده هر کدام از آنها را شرح خواهیم داد (توجه ویژه‌ای به آنها داشته؛ زیرا بسیاری از مفاهیم کلی اقتصاد در آنها لحاظ شده است):

این نوع تورم از افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات ناشی می‌شود، به عبارت دیگر، زمانی که مردم بیشتر خرید می‌کنند این تورم خود را نمایان می­کند.

علت شکل گیری آن:

افزایش درآمد افراد، افزایش هزینه‌های دولت یا اختلافات زیاد در سطوح اقتصادی از علل مهم شکل گیری آن است.

در این حالت، افزایش هزینه‌های تولید، مانند افزایش قیمت مواد اولیه یا نیروی کار، باعث افزایش قیمت نهایی محصولات می‌شود.

علت شکل گیری آن:

افزایش هزینه‌های تولیدی که به افزایش قیمت محصولات منجر می‌شود. این تورم می­تواند در نهایت منجر به مارپیچ مزد تورمی شود.

این نوع تورم به افزایش مقدار پول در گردش در بازار و کاهش ارزش پول منتهی می‌شود.

علت شکل گیری آن:

چاپ پول بیش از حد توسط بانک مرکزی و افزایش بی حدومرز پایه پولی و نقدینگی در اقتصاد منجر به این تورم می­شود.

این نوع تورم ناشی از تحولات ساختاری در اقتصاد است، مثل تغییرات در سیاست‌های مالی یا اصلاحات ساختاری در اقتصاد که اگر بدون برنامه و افراطی انجام گیرد منجر به این نوع تورم خواهد شد.

علت شکل گیری آن:

تحولات اساسی در اقتصاد و زیرساخت‌های کشور که به افزایش مداوم قیمت‌ها منجر می‌شود را تورم نشئت گرفته در اثر تغییرات در ساختار می­گویند.

تورم مصرف کننده و تولید کننده دو نوع از تورم‌هایی هستند که دانستن آن برای تمامی فعالان بازارهای مالی که مشغول سرمایه گذاری علی‌الخصوص به روش فاندامنتال هستند ضروری است.

همانطور که از اسم آن‌ها پیداست یکی از آنها مربوط به مصرف کنندگان و دیگری تورمی است که به تولیدکنندگان وارد می­شود به زبان ساده تورم مصرف کننده یعنی: افزایش قیمت‌ها از دیدگاه مصرف‌کننده. به این صورت که قیمت‌ کالاها و خدمات که ما مصرف می‌کنیم، به طور مداوم افزایش پیدا ‌کنند.

به عبارت دیگر، پولی که ما داریم کم‌ارزش‌تر شده و با همان مقدار پول، مقدار کمتری از کالاها و خدمات را می‌توانیم بخریم. این موضوع می‌تواند تأثیرات مختلفی بر زندگی ما داشته باشد به اختصار به آن ((CPI))  می­گویند، پس از اگر جایی به این کلمه  بر خوردید بدانید مربوط به تورم مصرف کننده است.

تورم تولیدکننده نیز به افزایش قیمت‌ها از دیدگاه تولیدکنندگان یا سازندگان اشاره دارد. وقتی که هزینه‌های تولید مثل مواد اولیه یا نیروی کار بیشتر می‌شود، تولیدکنندگان مجبورند این افزایش هزینه را به صورت قیمت‌های بالاتر بر روی محصولات خود انتقال دهند. این امر به افزایش قیمت نهایی محصولات منجر می‌شود که در نهایت به افزایش کلی قیمت‌ها در اقتصاد منعکس می‌شود. این موضوع می‌تواند تأثیرات مختلفی بر اقتصاد داشته باشد و در بلند مدت خود را به وضوح نشان می­دهد. به این نوع تورم ((PPI)) می­گویند.

برای پاسخ به این سؤال باید بگویم خیر تورم به خودی خود عارضه بدی نیست! بلکه اگر از محدوده مناسب خود خارج شود، برای اقتصاد مشکلات زیادی را به بار می­آورد؛ ناگفته نماند، این مشکلات صرفاً در رابطه با اقتصاد نیست؛ بلکه در اجتماع نیز اثرات زیان بار بسیاری دارد.

تورم برای رشد اقتصادی هر کشوری لازم است؛ ولی نباید از حد معینی پایین‌تر یا بالاتر رود. برای مثال تورم مناسب به گفته منابع بسیاری باید بین 2 تا 3 درصد باشد و بسیاری از بانک های مرکزی هدف تورمی خود را بر اساس این عدد تنظیم می­کنند. نرخ تورمی در یک اقتصاد اگر از این محدوده نیز پایین تر باشد اثرات بسیار دیگری در اقتصاد دارد چه بسا در چندین کشور آمار تورم آنها به عدد های منفی رسیده است! ژاپن نمونه ای از آن کشور ها بوده است.

نقش منفی تورم در اقتصاد

پیشتر نیز گفته شد تورمی که از حد معمول بالاتر یا پایین‌تر باشد، می‌تواند بر اقتصاد و جامعه تأثیرگذار باشد. در ادامه به تأثیرات آنها خواهیم پرداخت به صورت خلاصه شامل:

کاهش قدرت خرید

نارضایتی اجتماعی

تأثیرات بر کسب و کارها

به زبان ساده با افزایش تورم قدرت خرید در جامعه کاهش یافته و همین موضوع دلیلی بر شکل گیری نارضایتی اجتماع خواهد شد و رفته‌رفته سرمایه اجتماعی از بین خواهد رفت، در ادامه با کاهش قدرت خرید و فشاری به صاحبان کسب و کار خواهد آمد و اگر این موضوع ادامه دار شود در نهایت به ورشکستگی اقتصادی منجر خواهد شد.

تورم، پدیده‌ای اقتصادی که با افزایش عمومی قیمت‌ها و کاهش ارزش پول ملی همراه است. این تأثیرات بر ارزش پول، زندگی روزمره، تصمیمات معامله‌گران و افراد فعال در حوزه مالی را دارد. برای مقابله با تورم، کشورها از سیاست‌های پولی و مالی استفاده می‌کنند و برنامه‌های توسعه تولید را اجرا می‌نمایند. عواملی چون افزایش تقاضا، مشکلات تولید، افزایش هزینه‌های تولید، و تغییرات نرخ ارز ممکن است به شکل گیری تورم افسارگسیخته بیانجامید.

انواع تورم شامل تورم تقاضا، تورم هزینه‌ای، تورم نقدی، و تورم ساختاری هستند. هرکدام از این انواع تورم دلایل و علل خاص خود را دارند. مقابله با تورم مصرف‌کننده و تولیدکننده نیازمند اقدامات متفاوتی است. تورم مصرف‌کننده به افزایش قیمت‌های کالاها و خدمات اشاره دارد، در حالی که تورم تولیدکننده با افزایش هزینه‌های تولید و انتقال آن به قیمت‌های محصولات مرتبط است.

تورم به خودی خود یک عارضه بد نیست و حتی برای رشد اقتصادی لازم است. اما اگر از حد معینی پایین یا بالاتر رود، مشکلات زیادی برای اقتصاد و جامعه به وجود می‌آید. تورم باید در محدوده‌ای مناسب نگه داشته شود، به عنوان مثال بین 2 تا 3 درصد در اقتصاد محدوده امن نره تورم است. اگر از این محدوده کاسته یا به آن افزوده شود، تأثیرات منفی زیادی بر اقتصاد و جامعه خواهد داشت.

اثرات تورم بیش از حد شامل: کاهش قدرت خرید در جامعه، افزایش نارضایتی اجتماعی، و تأثیرات منفی بر کسب و کارها می‌شود. با افزایش تورم، قدرت خرید افراد کاهش می‌یابد که منجر به نارضایتی اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی می‌شود. همچنین، فشار بر صاحبان کسب و کارها افزایش پیدا کرده و در نهایت ممکن است به ورشکستگی اقتصادی منجر شود.

تورم یکی از مهم‌ترین مفاهیمی است که هر شخصی که در بازارهای مالی فعالیت دارد بهتر است آن را شناخته و انواع آن را بشناسد، تورم یکی از مفاهیمی است که بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ از سیگنال‌های صادر شده توسط آن اقدام به خرید و فروش دارایی‌های خود کرده و بررسی تورم اعم از مصرف کننده و تولید کننده در تصمیمات آنها تأثیر بسیاری دارد.

یکی از بازارهایی که ارتباط تنگاتنگی با نرخ تورم دارد بازار سرمایه است این موضوع فقط در داخل کشور ما صدق نکرده؛ بلکه در تمامی بازارهای مالی دنیا نیز صادق است. مفهوم دیگری که ارتباط زیادی با نرخ تورم داشته نرخ بهره است! بین نرخ تورم و این نرخ رابطه معکوسی وجود دارد. در آینده مطالبی در مورد ارتباط نرخ بهره با نرخ تورم و تأثیرات آن بر بازارهای مالی قرار خواهیم داد.



دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *