از ابتدای سال ۱۴۰۳، نگرانیهای سهامداران از سیاستهای انقباضی سختگیرانه دولت در کنترل تورم همواره به عنوان یک چالش بزرگ مطرح بوده است. این سیاستها که شاید بتوانند بهطور موقت افسار تورم را مهار کنند، اما به طور مستقیم بر بازار بورس تاثیر منفی گذاشته و کام سهامداران را تلخ کرده است. چند روزی است که ریزش بورس قرار گرفته است؛ بهطوریکه از ابتدای سال ۱۴۰۳ نسبت به رقبای خود همچون طلا و ارز در مسیر نزولی به سر میبرد.
حتی اعمال سیاستهای پیشگیرانه همچون کاهش دامنه نوسان به ۲ درصد و یا تعلیق موقتی معاملات در تالار شیشهای نیز نتوانسته است از این ریزش بالقوه جلوگیری کند. به عقیده بسیاری از تحلیلگران، این سیاستهای دستوری تنها به نابسامانی و ناآرامی سهامداران دامن زده و در نهایت به تشدید روند نزولی منجر شده است.
فهرست مطالب
بیاعتمادی جمعی فعالان اقتصادی و ریزش بورس
بیاعتمادی معاملهگران بازار سرمایه یکی از عوامل اصلی ریزش بورس است. این بیاعتمادی از اردیبهشت سال گذشته و بهدنبال ناهماهنگی بین دستگاههای اجرایی در تعیین نرخ خوراک پتروشیمی آغاز شد. هرچند ریشه این بیاعتمادی به ریزش بورس سال ۱۳۹۹ برمیگردد، که بسیاری از معاملهگران آن را دستوری دانسته و دولت را یکی از مقصران اصلی کاهش شاخص از حوالی ۲ میلیون واحد به ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد میدانند.
همین عوامل دست به دست هم دادهاند تا دید بدی نسبت به بازار سرمایه ایجاد شود، بازاری که در جایجای دنیا به عنوان دماسنج اقتصادی هر کشوری محسوب میشود. عوامل دیگری نیز به این بیاعتمادی دامن زدهاند که اثرات کوتاهمدتی بر بازار دارند، همچون دستکاری دامنه نوسان که ترسی در فضای بازار ایجاد کرده و بسیاری از افراد تحت تأثیر جو روانی اقدام به فروش سهام خود میکنند.
کشمکشهای ژئوپلیتیک در 9 ماهه اخیر
بازار بورس بهطور کلی نیازمند فضایی امن و مطمئن است. هرچند امکان افزایش قیمتها بر اثر عواملی همچون تورم وجود دارد، اما برای رشد منطقی نیاز به فضای رقابتی و اطمینان در اقتصاد است. در ۹ ماهه اخیر، کشمکشهای نظامی بین رژیم صهیونیستی و فلسطین اشغالی و در نهایت باز شدن پای کشورهای منطقه به این موضوع، بازار بورس را تحت تاثیر قرار داده و سهامداران با توجه به ریسکگریزی که شکل گرفته بود، اقدام به خروج سرمایه از بازار کرده و میدان را برای رقبای بازار بورس حین ریزش بورس باز کردند که به ریزش بورس منجر شد.
در نتیجه، بازار طلا و سکه توانستند تا انتهای سال ۱۴۰۲ بازدهی نزدیک به تورم ۳۹ درصدی را به ثبت برسانند. در سال ۱۴۰۳ نیز با ترور مستشاران عالیرتبه نظامی کشورمان توسط رژیم اشغالگر قدس در سوریه و پاسخ کوبنده ایران، تنشهای ژئوپلیتیک به اوج خود رسید و این عامل بازارهای موازی بورس را برای سرمایهگذاران جذابتر کرد و سرمایههای سرگردان به سوی بازارهایی همچون طلا و سکه روانه شد که در اردیبهشت ماه رشد فزایندهای را تجربه کردند.
اعمال سیاستهای سختگیرانه بانک مرکزی بر بازار پول
از طرفی، ریزش بورس تحت فشار سیاستهای سختگیرانه بانک مرکزی برای کنترل تورم قرار گرفته است. هرچند انتظارات تورمی در بلندمدت همچنان صعودی است، اما در کوتاهمدت این سیاستها کارساز بودهاند. به عنوان مثال، در اسفند ۱۴۰۲ با انتشار اسناد خزانه اسلامی با نرخ بهره اسمی ۳۲ درصد، فشار زیادی بر بازار بورس وارد شد.
هرچند تدابیری اندیشیده شده تا با خرید گسترده اوراق منتشر شده این فشار کاهش یابد، اما همچنان موانعی بر سر راه بازار بورس وجود دارد. در نهایت، اگر این موانع از میان برداشته نشوند، نمیتوان انتظار رشد شارپی بازار بورس را داشت. بهتر است سرمایهگذاران با بهرهگیری از مدیریت پرتفوی فعالانه، فرصتهای مناسب سرمایهگذاری در بازارهای موازی را شناسایی کرده و به کسب عایدی خوب بپردازند.
نتیجه گیری
ریزش بورس ایران در سال ۱۴۰۳ تحت تاثیر سیاستهای انقباضی دولت، بیاعتمادی جمعی فعالان اقتصادی، کشمکشهای ژئوپلیتیک و سیاستهای سختگیرانه بانک مرکزی قرار گرفته است. این عوامل باعث شدهاند تا بازار در سراشیبی نزول قرار گیرد و سرمایهگذاران به سمت بازارهای موازی همچون طلا و سکه روی بیاورند. به منظور بهبود وضعیت ریزش بورس، لازم است سیاستهای کلی دولت در جهت افزایش اعتماد و ایجاد فضای رقابتی و امن تغییر کند تا بازار سرمایه بتواند نقش واقعی خود را به عنوان دماسنج اقتصادی کشور ایفا کند.