اعمال تعرفههای جدید بر کالاهای چینی، شروع کننده جنگ تجاری جدیدی است که که میتواند برای سالهای سال به طول بینجامد. چنین مسئلهای میتواند به افزایش قیمت سطح گستردهای از کالاها منجر شود.
گزارش تحلیلی رشما کاپادیا برای باررونز – ترجمه از امیررضا محمودی توتزار

هم اکنون یک خطر بزرگ برای اقتصاد وجود دارد: پررنگتر شدن جنگ تجاری در جهان. چین در سالهای اخیر ماشین صادرات خود را تقویت کرده و موجی از محصولات گوناگون مانند پنلهای خورشیدی ارزان، باتریهای خودروهای برقی، نیمهرساناها و … را راهی بازارهای جهانی کرده است. دولت بایدن با بازنگری بر تعرفههای وضع شده از سوی دولت ترامپ، مقدار آنها را افزایش داد. این اتفاق زمانی رخ داد که آمریکا وارداتی ۱۸ میلیارد دلاری از کالاهای چینی انجام میداد.
منطق پشت افزایش تعرفهها، کنترل روزافزون چین بر تولید نهادههای کلیدی در بخشهای حیاتی مانند انرژی، فناوری و بهداشت و … بود که چنین مسئلهای، مشاغل و کارگزان آمریکایی را به شکلی روزافزون مورد تهدید قرار میداد و بر شعلههای آتش جنگ تجاری میدمید. آمریکا برای مقابله به مثل با گسترش روز افزون تهدیدات چین، تعرفه آلومینیوم و فولاد را به ۲۵٪، تعرفه نیمهرساناها را دو برابر و تعرفه واردات خودروهای الکتریکی را به ۱۰۰٪ رساند.
همچنین این کشور برنامه دارد تا تعرفههای جدیدی بر واردات باتری خودروهای غیربرقی و مواد معدنیای از جمله گرافیت اعمال کند. چنین افزایش تعرفههایی عمدتا برای کاهش وابستگی به چین و جایگزینی آنها با شرکتها و تولید کنندگان آمریکایی انجام میشود.
در پاسخ به این اقدامات، مقامات چینی از ایلاات متحده درخواست کردند تا تعرفههای اضافی را بلافاصله لغو کرده و هشدار دادند که چین برای دفاع از حقوق و منافع خود، تمام اقدامات لازم را انجام خواهد داد. شرکتها اخیرا و پس از تحولات جهانیای که در پی جنگ روسیه – اوکراین رخ داد، انعظافپذیری را در زنجیره ارزش تجاری بر کارایی اولویت میدهند. استراتژیست ارشد در گروههای مالی مختلف مانند مارکو پپیک نیز گفتهاند که باید انتظارات تورمی خود را به سمت بالا تعدیل کنیم.
فهرست مطالب
جنگ تجاری جهانی
ایالات متحده تنها کشوری نیست که سعی میکند تا علیه ماشین سیری ناپذیر صادرات چین مقابله کند. انتظار میرود اتحادیه اروپا نیز در ماههای آتی تعرفههای سنگینی بر وسایل نقلیه الکتریکی چین اعمال کند. هند نیز اخیرا تعرفههایی بر فولاد چین وضع کرده است.
با آغاز جنگ تجاری توسط دولت دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸، بازارها با هر اقدام تلافیجویانه بین آمریکا و چین دچار نوسان شدید شدهاند، اما این بار، اصطکاک حاصله از این جنگ تجاری دامنه دارتر بوده و در شرایطی در حال وقوع است که بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) در حال مقابله با تورم است.
چین اخیرا با تغییر رویکرد خود به دستور شی جی پینگ، اولویت را بر سرمایهگذاری در بخشهای کلیدی و توسعه فناوریهای های-تک قرارداده و پولی که پیشتر در بازار املاک سرمایهگذاری کرده بود را به این بخش هدایت کرده است. فروش کالاهایی با ارزش افزوده بالا در خارج از مرزهای کشور – از قبیل پنلهای خورشیدی، انواع باتریها، ماشین آلات برقی، نیمههادیها و … – بخشی از برنامه شی جی پینگ برای کمک به احیای دومین اقتصاد بزرگ جهان و آماده سازی بیش از پیش آن برای رویاروییهای محتمل با ایالات متحده آمریکا و ائتلاف سایر کشورهاست.
دونالد ترامپ تلاش کرد تا امتیاز روابط تجاری عادی-دائمی (PNTR) را با چین لغو کند، امتیازی که روابط تجاری بین دو کشور را عادیسازی کند. لغو این امتیاز منجر به افزایش تعرفه واردات از چین شد و چین نیز در صدد تلافی جویی و تحمیل تعرفه برآمد. طبق تحقیقات جهانی بانک جی پی مورگان، این اقدام میتواند طی چهارسال تا ۱.۹ تریلیون دلار از تولید ناخالص داخلی ایالت متحده را کاهش دهد.
پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر میتواند یک عامل تشدید ریسک برای چین باشد چرا که ترامپ اخیرا تعرفه ۶۰٪ بر محصولا چینی و ۱۰٪ سراسری را مطرح کرده است. او همچنین اخیرا اعلام کرد که تعرفهای ۲۰۰٪ بر هر خودروی ساخت چین که از کارخانههای مکزیک وارد میشوند، اعلام خواهد نمود.
سخن آخر، چین چه واکنشی میتواند به جنگ تجاری با آمریکا نشان دهد؟
واکنشهای احتمالی چین میتواند شامل افزایش نظارت بر عملیات خودروسازی آمریکا و اتحادیه اروپا و اعمال فشار بر آنها باشد. همچنین چین میتواند دسترسی به مواد معدنی حیاتی که بازارش را در اختیار دارد را محدودتر کرده و سایر کشورها را تحت فشار قرار دهد. رهبران تجارت جهانی در صنعت خودرو تخمین زدهاند که در صورت تداوم این روند، قریب به یک چهارم از سود آنها طی دهه آینده به دلیل جنگ تجاری میتواند در معرض خطر قرار گیرد.
برخی از اقتصاددانان نیز بر این باورند که کاهش تورم ناشی از تلاش شرکتها برای یافتن ارزان ترین مکان و ابزار برای تولید، خود به مرحلهای متفاوت از فرایند جهانی شدن انجامیده است. یک نمونه از این شرکتها، TSMC تایوان است که در حال ساخت کارخانه چند میلیارد دلاری در صحرای آریزونا آمریکا است، هرچند که نیروی کار پرهزینه و کمبود آن از اصلیترین موانع شرکت تایوانی به شمار میروند. پپیک در این خصوص میگوید که هزینههای بالاتر میتواند برای شرکتهای سهامی خصوصی در آینده نزدیک، بسیار دردسرساز شود.
برای متن کامل مقاله، میتوانید از سربرگ آغازین روی دانلود فایل کلیک کرده و پیدیاف کامل مطلب را مطالعه فرمایید.